سرطان حسادت در شهر!
علی حضوری/ نشریه اردبیل فردا
فلانی همش کار می کنه! فلانی روز و شب نداره! فلانی وضع مالیاش عالیه! اینها جملاتی هستند که همراه با عصبانیت بیان میشوند. جملاتی که برایمان آشنا هستند. جملاتی که می گویند: او برد و من ماندم! حرفهایی که بارها در خانهها، خیابانها، شرکتها و بازارهای اردبیل تکرار میشود!
اما چرا ما باید از پیشرفت دیگران نه تنها خوشحال نشویم، بلکه در بسیاری از مواقع حالت اندوه و خشم به ما دست بدهد؟
برای بسیاری از ما پیش آمده است که گاهی دچار احساس حسادت نسبت به شخص دیگری شویم. حسادت، احساسی است که با تلخی و ناراحتی تجربه میشود و درواقع ترکیبی از احساسات متفاوتی مانند حقارت، عصبانیت، کینه و نفرت است.
لقمان به فرزندش گفت: حسود را سه نشانه است: پشت سر غیبت میکند، روبه رو تملّق میگوید و از گرفتاری دیگران شاد میشود.
انسان حسود، علاوه بر این که آنچه دیگری دارد میخواهد، آرزو و خواسته? او این است که طرف مقابلش اصلاً آن چیز را نداشته باشد و از نارحتی و نداری شخص مورد نظرش احساس رضایت میکند. به عبارتی خیرخواهی از حسود محال است.
چرا اگرکسی در این شهر موفق شود ، در سطوح مختلف خانوادگی و محله ای و کاری و اجتماعی و ... مورد حسد قرار میگیرد و چندی نمیگذرد که به دست حسودان خیرخواه عزیزش با سر به زمین زده میشود! اما این حسودان چگونه موجوداتی هستند؟
حسادت به معنی آرزو کردن زوال نعمت از کسی است که آن را به دست آورده است. شخص حسود کسی است که از وجود نعمت، شادکامی، موفقیت و پیشرفت دیگران در حیطههای مختلف، مورد توجه واقع شدن دیگران توسط فرد یا افراد دیگر و ... ناراضی است و دوست ندارد که دیگری از نعمت یا آسایش برخوردار باشد. حسادت در نهایت تبدیل به ناتوانی و احساس کمبود در شخص حسود شده و او را دچار حقارت میکند. در واقع حسود معمولاً سعی دارد تا با بی اعتنایی و انتقاد از رقیب، او را از صحنه بیرون کند تا موقعیت خودش را مستحکم کند.
یکی از دلایل حسادت، ترس از مقایسه شدن است؛ اما چرا مقایسه شدن، انسانها را میترساند؟ چون میترسند که در نهایت و پس از این مقایسه بدتر به نظر برسند. معمولاً افراد حسود با سؤالی مواجه هستند که دائم آن را با خود تکرار میکنند؛ «من چه چیزی از او کمتر دارم؟» و بدین ترتیب اسیر احساس بیکفایتی و ترس از آن میشوند.
اگر شما هم به دیگران حسادت میکنید، تنها به این دلیل است که خود را کامل و لایق نمیدانید. همیشه فکر میکنید چیزی کم دارید و دیگران بهتر از شما هستند و تواناییها و قابلیتهای بیشتری از شما دارند.
حسادت چه بلاهایی سرتان میآورد؟
به طور خلاصه، باعث از دست رفتن دوستان نزدیکتان میشود، روابط خانوادگیتان دچار مشکل میشود.
حقارت خود را نشان میدهید. سلامتیتان را به خطر میاندازید. اگر به فکر چوب لای چرخ گذاشتن بیافتید احتمالاً سر از زندان هم دربیاورید! و اما چون موارد مذکور را تجربه میکنید، حس تنهایی دائمی هم به سراغتان می آید و در آخر صفت « منفور» به افتخاراتتان اضافه میشود.
آیا باز مایلید به «فلانی» حسادت بورزید؟! ما ازآنجاییکه حدس میزنیم، بعضی از خوانندگان فهیم ما، هشدارمان را جدی گرفته باشند، چارهاندیشی برای مبارزه با آن را ضروری دانسته و توصیههایی را در اینجا میآوریم.
شخصاً معتقدم بسیاری از مشکلاتی که خیلی از ماها درگیرش هستیم مشکلات فرهنگی و اجتماعی و تربیتی است. دلیل اصلی حسادت، داشتن احساس منفی نسبت به خودتان و نداشتن اعتمادبهنفس لازم است. این عادت در طول دوران زندگی شما پرورش یافته اما شما با آن متولد نشدهاید؛ به همین دلیل هم میتوانید یاد بگیرید که چگونه میتوان به خود اعتماد داشت و خود را باور کرد.
یکی از روشهای تربیتی موردعلاقه بسیاری از والدین مقایسه کودک با هم سن و سالهای اوست؛ «از برادرت یاد بگیر! از پسر همسایه یاد بگیر!». هدف والدین از این مقایسهها ترغیب فرزندشان برای رشد بیشتر و دقت بالاتر در انجام کارهاست؛ اینکه توقع دارند فرزندشان همیشه مطیع باشد و به حرف آنها توجه کند، ولی نمیدانند این کار ممکن است چه تأثیر بدی در او داشته باشد.
مقایسهشدن با دیگران به ما نشان میدهد که دو نوع انسان وجود دارد؛ خوب و بد، دوستداشتنی و مورد نفرت، فعال و تنبل، خجالتی و اجتماعی و اینکه ما بایستی مانند دیگران خوب و محبوب و دوستداشتنی به نظر بیاییم؛ بنابراین از همینجا نخستین نشانههای حسادت در ما شکل میگیرند؛ «چرا من بهخوبی او نیستم؟». بدین ترتیب ما هنگام بزرگسالی هم دائم خود را با دیگران مقایسه میکنیم و به دنبال این هستیم که بدانیم دیگران صاحب چه چیزهایی هستند که ما نیستیم؛ پول بیشتر، زیبایی بیشتر، کار بهتر و...؛ بنابراین همیشه حسرت میخوریم که چرا نمیتوانیم مانند دیگران موفق باشیم؟! اما فراموش میکنیم که همیشه از لحاظ موقعیت، کار و ... شخص بهتری از ما وجود دارد؛ بنابراین اگر ما بخواهیم دائم خود را با بقیه مقایسه کنیم باید همیشه غبطه بخوریم و در مواقعی نیز حسادت بورزیم!
درواقع بزرگترین مشکل افراد حسود این است که بهصورت اغراقآمیزی درباره زندگی و شرایط دیگران قضاوت میکنند، خوبیها و شادکامیهای آنان را بزرگنمایی میکنند و مشکلات و سختیهای زندگی آنها را نادیده میگیرند. سراسر زندگی فرد را در نظر نمیگیرند و فقط به بخشی که در حال حاضر همراه با شادکامی است میچسبند. حسادت ورزان تصورمی کنند دیگران بهآسانی و بدون هیچ زحمت و دغدغهای به موقعیت فعلی رسیدهاند . درواقع مردم درازای چیزهایی که به دست میآورند، ممکن است چیزهایی را از دست بدهند؛ بنابراین هر فرد بر اساس اولویتها و اهداف خود بهایی برای رسیدن به این هدفها میپردازد. برای مثال، وقتی میبینید فردی به تحصیلات عالی، شغل مناسب یا امکانات مالی گسترده دستیافته است، مطمئن باشید با سختکوشی به این امکانات دستیافته است، اکنون او درجایی قرار دارد که شما در حسرت آن هستید، اما معلوم نیست که خود او آیا از موقعیت کنونیش راضی است یا نه.
این واقعیت را بپذیرید که زندگی مجموعهای از موضوعات مختلف است. اگر کسی دارای امکاناتی است که شما ندارید، شما نیز در عوض امتیازاتی دارید که دیگران ندارند خیلی از افرادی که در مورد مشخصی قوی هستند، ممکن است در مورد دیگری ضعیف یا معمولی باشند. همه ما نقاط قوت و ضعفی داریم که قابلتأمل است. هر یک از ما امکانات و موقعیتهای خانوادگی، مالی، شغلی و تحصیلی ویژهای داریم که ممکن است در مقایسه با دیگری در وضعیتی بالاتر یا پایینتر قرار بگیرد؛ بنابراین باید به آنچه خود داریم و آنچه دیگران دارند نگرش کلی داشته باشیم و کل آن را ببینیم نهفقط یکی از موارد را، آنگاه متوجه خواهیم شد که در دنیای مادی، کمال مطلقی وجود ندارد.
اما شاید شما الآن با خود فکر میکنید که ازآنجاییکه انسان همواره علاقهمند به پیشرفت و تکامل هست، این حسادت باعث ایجاد رقابت در شما و پیشرفتتان میشود! اما باید این را بدانید که حسادت، رقابت نیست. رقابت، مفید و سازنده است، اما حسادت مخرب است. در رقابت، شخص میخواهد پیروز شود، بدون اینکه رقیبش دچار مشکل شود. درحالیکه در حسادت، شخص چه اگر به چیزی برسد یا نرسد، دوست ندارد دیگری به آن برسد. منظور اینکه شخص حسود خیرخواه نیست و نمیخواهد شاهد پیروزیهای دیگران باشد. ولو اینکه خود او، شخص موفقی باشد.
بایستی به خاطر داشته باشید که همواره جا برای چند برنده وجود دارد. پس بهجای حسادت، بهتر است رقابت سالم را جایگزین آن کنیم! اینطوری زندگی موفق و بهتری قطعا خواهیم داشت.
همچنین برای آنچه در زندگی دارید اهمیت و ارزش قائل شوید و شکرگزار آن باشید. وقتی در زندگی با افرادی مواجه میشوید که شرایط و امکانات بهتری دارند، بلافاصله به کسانی بیندیشید که موقعیت پایینتری از شما دارند. بهاینترتیب به یاد خواهید آورد که اگرچه به برخی از خواستهای خود نرسیدید، هنوز از بیشتر مردم جهان خوشبختترید.